و اکنون ما مانده ایم ویک راه ناتمام

۲۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

؟ «علی مسجدیان» از رزمندگان پرسابقه لشکر۱۴ امام حسین(ع)چنین روایت می کند:

احساس مردم آمریکا به توافق هسته‌ای با ایران

 

پایگاه آمریکایی پولیتیکو (Politico)، در گزارشی تحت عنوان "ایران؟ همان کشوری است که به آن حمله کردیم؟" به بررسی توافق هسته ای از نگاه مردم آمریکا پرداخته و ضمن بیان اینکه مردم آمریکا به خاطر توافق هسته ای از مسئولین تشکر نمی کنند، از آماری سخن به میان می آورد که نشان می دهد مردم آمریکا حتی جای کشور ایران را بر روی نقشه نمی دانند‍!   به گزارش جام نیوز، در ابتدای این گزارش آمده است: «توافق هسته ای را که فراموش کن! ... خواسته شخصی من این بود که یک آمریکایی پیدا شود که بتواند ایران را روی نقشه نشان دهد!»  پولیتیکو نوشت: «سوزان رایس، مشاور امنیت ملی در هفته جاری پس از آنکه "جان کری" وزیر امور خارجه [آمریکا] و ارنست مونیز، وزیر انرژی [آمریکا] توافق هسته ای با ایران را که تاریخی ترین توافق بین المللی دوره ریاست جمهوری اوباما است، اعلام کردند، در توییتر خود نوشت: "ملت ما سپاسگزار هستند."»   این نشریه آمریکایی با ابراز تعجب از پیام سوزان رایس که تشکر و سپاسگزاری مردم آمریکا از تلاش های دولت، برای دستیابی به توافق را اظهار داشته بود، نوشت: «سپاسگزار؟! مردم ما؟!»   مقاله نویس این نشریه در ادامه می نویسد: «سه شنبه شب که جوهر توافقنامه 159 صفحه ای ایران دیگر خشک شده بود، من سه ساعت در میان جمعیت گشتم و با رهگذران، فروشندگان و خریداران، صحبت کردم تا بدانم نظر مردم آمریکا در مورد توافق هسته ای چیست و اصلا به آن اهمیت می دهند یا از آن اطلاع دارند؟   مسئله خیلی بدتر از اینها بود. همانطور که تحقیقاتی در زمینه سواد جغرافیایی مردم آمریکا در سال 2006 نشان می دهد، 75 درصد از آمریکایی های بین 18 تا 24 حتی نمی توانند ایران را روی نقشه نشان دهند چه رسد به اینکه به خاطر یک توافق پیچیده دیپلماتیک که هزاران کیلومتر دورتر به امضا رسیده، سپاسگزار باشند.»   نگارنده در ادامه به چندین مورد از مصاحبه های خود در این زمینه اشاره کرده و از جمله می نویسد: «در روز 14 جولای که از سوی کارشناسان و دیپلمات ها به عنوان روز به پایان رساندن مذاکرات شناخته می شود، از یک آرایشگر 35 ساله پرسیدم که در مورد این توافق تاریخی که صبح به دست آمده چیزی شنیده ای؟ او چشم تیز کرد و گفت چیزی در این رابطه نشنیده است. وقتی پرسیدم "اصلا چنین توافقی ضروری است؟" او کاملا مطمئن نبود و گفت: "آن ها ما را دوست ندارد، درست است؟ این موضوع مربوط به نفت است یا مربوط به صدام حسین؟"   هنگامی که پرسیدم می توانی ایران را در نقشه خاورمیانه ای که اسم کشورها در آن نیست، تشخیص دهی؟ در حالی که میان عربستان و ایران مردد بود، برای کمک به او، عراق را نشان دادم -چرا که آمریکا در سال 2003 به این کشور حمله کرده- تا نقطه یک نقطه مرجع در اختیار او گذاشته باشم. او با مقایسه بین مساحت این سه کشور در نقشه، شک زده شد و گفت: "ما به کوچکترین کشور حمله کردیم؟ لعنت."   در همان نزدیکی معلمی 37 ساله را دیدم که پس از خرید از بازار برای استراحت روی یک صندلی نشسته بود. او نیز چیزی از اخبار مربوط به توافق هسته ای که پس از دو سال مذاکرات به نتیجه رسیده بود، نمی دانست و می گفت: "تابستان امسال خیلی سرم شلوغ بوده است." او نیز مانند نفر قبل با نگاه به نقشه، گیچ و سر در گم شد و گفت: "نه! نمی توانم ایران را پیدا کنم."   پس از آن با مردی 57 ساله که حسابرس شرکت بیمه بود صحبت کردم. او که خود را جمهوری خواه معرفی می کرد نیز مانند دو نفر قبل چیزی از توافق هسته ای نشنیده بود و در این رابطه گفت: "چیزهای بسیار مهم تری هست که ما نگران آن باشیم. سخت است که نگران همه چیز در صحنه جهانی باشیم."   پس از آن، خارج از بازار با مردی 32 ساله برخورد کردم که باقی مانده غذایش در دستش بود. او نیز مانند سه نفر پیش چیزی از این پیروزی بزرگ نشنیده بود و همچنین نمی توانست ایران را روی نقشه نشان دهد. آیا او فکر می کرد که حوادثی که در ایران اتفاق می افتد به زندگی شخصی او در ایالت "ایندیانا" ربطی دارد؟ او با شانه بالا انداختن پاسخ منفی خود به این سئوال را اعلام کرد.   در ادامه این گزارش به تعدادی دیگر از این موارد اشاره شده و در نهایت آمده است: «عامه مردم آمریکا مشغول به کارهای روزمره خود از جمله رفتن به خرید، فیلم دیدن، انجام کار، پیگیری مسابقات ورزشی و ... هستند و به نوعی خوشحال اند که ما دیپلمات هایی داریم که مراقب چیزهای دیگر باشند هر چند در جریان کار دیپلمات ها قرار ندارند.   نگارنده این نوشتار، در پایان مقاله خود با حالتی کنایه آمیز می نویسد: «باید برای آمریکا امیدوار بود>>

 

بسم رب الشهدا والصدیقین

 

شهید1 

 

برخی گمان کرده اند که شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که شهدا ماندند ولی زمان مارا با خود برده است.

سالها قبل قهرمانانی در این سرزمین بودند که خون خود را گرو گذاشتند تا راه حق بماند.البته ایاولین باری نبود که عده ای برای باقی ماندن راه خدا جانفشانی میکنند.تاریخ این جهان مملو از نمونه های اینچنینی است

سلام بر اولین شهدای راه حق تا آخری آنها.

دکتر شریعتی :

 

« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !... 

 

چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »

حکایت سبز

وقتی خدا امر کند حتی شیطان هم فرمان میبرد

.یک ﻭﻫﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻘﯿﻊ ﺑﻪ آقای قرائتی ﮔﻔﺖ:

ﭼﺮﺍ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺣﺴﻦ و حسین ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟!

در حالی که ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ شده اند!

آنگاه خودکاری را ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ زمین، ﻭ صدا زد: ﺍﯼ ﺣﺴﻦ! ﺍﯼ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ! ای ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ! آن قلم را به من بدهید!

بعد گفت: دیدی که پاسخ ندادند!

ﭘﺲ ﺍینها ﻣﺮﺩه اند و ﻫﯿﭻ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭند!

 

آقای قرائتی خودکار را گرفت و دوباره انداخت ﺯﻣﯿﻦ و گفت:

ﯾﺎ الله! ﻗﻠﻢ ﺭا ﺑﻪ من ﺑﺪﻩ!

بعد رو به وهابی کرد و گفت: ﺩﯾﺪﯼ که ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺩ!

پس با منطق تو ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ است!

مگر ﻫﺮ که ﺯﻧﺪﻩ است ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮ ﺗﻮ ﺑﺎشد؟!

 

 

 

این فضای احساسی پسامذاکرات و پساتوافق دیر یا زود رنگ خواهد باخت و آن موقع افکار عمومی صرفاً به انتظار معجزه توافق و حس و لمس آثار آن در زندگی و معیشت و سر سفره و جیب خود خواهد نشست.

آن زمان آن کسانی که همه مشکلات اقتصادی و حتی آب خوردن مردم را به تحریم‌ها و توافق هسته‌ای گره زدند و به دست خود این انتظار کاذب را در عموم جامعه خلق کردند، بیشترین ضرر را خواهند کرد.

🔶هدیه ارزشمند🔶

 

 

 

عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام

حکایت سبز

پیرمرد و الاغ